
روایت شیخ بزرگوار صدوق را در كتاب ((اكمال الدین )) و شیخ طوسى را در كتاب ((غیبت )) مورد مطالعه قرار دهید! این دو تن به صورت مسند از احمد بن ابراهیم روایت مى كنند كه گفت :
((در سال 282 بر حكیمه دختر حضرت جواد الائمه امام محمد تقى (علیه السلام) وارد شدم و از پس پرده با او صحبت كرده از دین و آیین او پرسیدم و او نام امام خود را برده گفت : فلانى پسر حسن . به او عرض كردم : فدایت شوم ، آیا آن حضرت را به چشم خود دیده اید یا اینكه از روى اخبار و آثار مى گویید؟ گفت :
از روى روایتى كه از حضرت عسكرى (علیه السلام) به مادرش نوشته شده است . گفتم : آن مولود كجاست ؟ گفت : پنهان است . گفتم : پس شیعه چه كنند و نزد چه كسى مشكلات خویش را بازگو نمایند؟ گفت : به جده ، مادر حضرت عسكرى . گفتم : آیا به كسى اقتدا كنم كه زنى وصایت او را بر عهده دارد؟ گفت : به حسین بن على (علیه السلام) اقتدا كن كه در ظاهر به خواهرش زینب (سلام الله علیها) وصیت كرد و هر گونه دانشى كه از حضرت سجاد (علیه السلام) بروز مى كرد، به حضرت زینب (سلام الله علیها) نسبت داده مى شد تا بدین گونه جان حضرت سجاد (علیه السلام) محفوظ بماند...
منبع:تبیان
نظرات شما عزیزان: